نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 142
كه عمامه اى بر سر داشت و صورت خود را پوشانيده بود نزديك آمد و هر مرتبه كه ابن عباس از پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلَّم حديث نقل مىكرد او نيز با جمله « قال رسول الله » حديث ديگرى از پيامبر نقل مىنمود . ( 1 ) ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفى كند ، او صورت خود را گشود و صدا زد اى مردم ! هر كس كه مرا مىشناسد ، كه مىشناسد ، و هر كس مرا نمىشناسد ، بداند كه من ابو ذر غفارى هستم با اين گوشهاى خودم از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم شنيدم و اگر دروغ مىگويم هر دو گوشم كر باد ، و با اين چشمان خود اين جريان را ديدم و اگر دروغ مىگويم هر دو چشمم كور باد ، كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم فرمود : « علىّ قاعد البررة و قاتل الكفرة منصور من نصره و مخذول من خذله » . ( على ( عليه السلام ) پيشواى خوبان است و كشندهء كافران هر كس او را يارى كند ، خدا ياريش خواهد كرد و هر كس دست از ياريش بر دارد ، خدا دست از يارى او بر خواهد داشت ) . سپس ابو ذر اضافه كرد : اى مردم ! روزى از روزها با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم در مسجد نماز مىخواندم سائلى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى كمك كرد ، ولى كسى چيزى به او نداد ، او دست خود را به آسمان بلند كرد و گفت : خدايا تو شاهد باش كه من در مسجد رسول تو تقاضاى كمك كردم ولى كسى جواب مساعد به من نداد در همين حال على ( عليه السلام ) كه در حال ركوع بود ، با انگشت كوچك دست راست خود اشاره كرد ، سائل نزديك آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بيرون آورد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم كه در حال نماز بود اين جريان را مشاهده كرد ، هنگامى كه از نماز فارغ شد سر به سوى آسمان بلند كرد و چنين گفت : « خدايا برادرم موسى از تو تقاضا كرد كه روح او را وسيع گردانى و كارها را بر او آسان سازى و گره از زبان او بگشائى تا مردم گفتارش را درك كنند ، و نيز موسى درخواست كرد هارون را كه برادرش بود وزير و ياورش قرار دهى و به وسيله او نيرويش را زياد كنى و در كارهايش شريك سازى » . ( و دعاى او را مستجاب نمودى ) ( 2 ) و بر او آيه قرآن نازل كردى : « * ( سَنَشُدُّ عَضُدَكَ
142
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 142