نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 108
داشت ، پس مقصود از اين كه : « تو نسبت به من چنانى كه هارون به موسى چنان بود » چيست ؟ اسحاق : از اين سخن اراده كرده بود كه دل على را به دست آورد و خشنود سازد ، زيرا منافقان گفته بودند : پيغمبر على را در مدينه به واسطه بىمهرى به او ، به جاى خود گذارده بود . مأمون : آيا پيغمبر به وسيله سخنى كه معنى نداشت خواست دل على ( عليه السلام ) را خشنود سازد ؟ اسحاق : من خاموش شدم و سر به پائين افكندم . مأمون : اى اسحاق براى اين حديث در كتاب خدا معنى روشنى وجود دارد ؟ اسحاق : آن معنى چيست اى امير المؤمنين ؟ مأمون : آن معنى و مقصود گفته خداوند است در اين آيه : * ( اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ) * [1] . اسحاق : موسى ، اى امير المؤمنين ، هارون را در ميان قوم خود جانشين كرد در وقتى كه زنده بود و به سوى پروردگارش رفت و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم نيز به همين گونه على را جانشين خود كرد ، هنگامى كه به جنگ مىرفت . مأمون : هرگز بدان گونه كه تو مىگوئى نيست ، به من بگو هنگامى كه موسى هارون را به جاى خود برگزيد و نزد پروردگارش رفت هيچ كس از يارانش يا بنى اسرائيل همراه وى بود ؟ اسحاق : نه . مأمون : آيا موسى هارون را بر آن جماعت جانشين خود نكرده بود ؟ اسحاق : بلى . مأمون : آيا رسول خدا نيز هنگام رفتن به جنگ به همين گونه عمل مىكرد ؟ و