نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 247
ابان احمر از حمزه بن طيار از ابو عبد الله عليه السلام نقل كرده كه حضرت به او فرمود : بنويس ، بعد به من چنين املا كرد كه : از قول ما ائمه بگو : خداوند به بندگان خود بوسيله دادن نعمتها ، اتمام حجت نمود و بعد هم پيامبرى براى آنها فرستاد و به آن پيامبر كتابى نازل كرد كه در آن كتاب امر و نهى را توضيح داد ، مردم را امر به خواندن نماز و گرفتن روزه نمود . روزى رسول خدا به خواب ماند ، نماز صبحش قضا شد . خداوند به او وحى فرمود : من تو را در خواب نگه داشتم تا نمازت قضا بشود . چون من تو را مىخوابانم و من تو را بيدار مىكنم . پس وقتى نمازت قضا شد ، بعد از بيدارى آن را بخوان تا امت تو بدانند در چنين مواقع چه بايد بكنند ؟ آن طور نيست كه مىگويند : هر كس بخوابد و نماز صبحش قضا شود ، هلاك شده است . همچنان است روزه . چون من بندگانم را مريض مىكنم و من به آنان سلامتى مىدهم . پس اگر نتوانستند به موقع نماز بخوانند و يا روزه بگيرند ، قضاى آن را بجاى آورند . . . تا آخر حديث . 16 - و عنهم عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمّد الأشعري عن ابن القدّاح عن أبي عبد الله عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله قال الله تعالى : و عزّتي و جلالي لا أخرج عبدا من عبادي من الدنيا و أنا اريد أن أرحمه حتّى أستوفي منه كلّ خطيئة عملها : إمّا بسقم في جسده و إمّا بخوف في دنياه ، فإن بقيت عليه بقيّة شددت عليه الموت . و عزّتي و جلالي لا اخرج عبدا من الدنيا و أنا اريد أن اعذّبه حتّى أوفيه كلّ حسنة عملها إمّا بسعة في رزقه ، و إمّا بصحّة في جسمه ، و إمّا بأمن في دنياه ، فإن بقيت عليه هوّنت عليه بها الموت . و از عده اى از اصحاب ما از سهل بن زياد از جعفر بن محمد اشعرى از ابن قدّاح از ابو عبد الله عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله از خداوند متعال ، نقل كردهاند كه
247
نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 247