هوا همان است كه كمك به سوزاندن مىنمايد و اگر كمك آن نباشد اجسامى كه قابل سوختناند نمىسوزند . اين نظريه از طرف خود جعفر صادق انبساط پيدا كرد و او باز در دروس خود گفت : آنچه در هوا كمك به سوزانيدن اجسام مىنمايد اگر از هوا جدا شود ، و به طور خالص به دست بيايد طورى از لحاظ سوزانيدن اجسام نافذ است كه با آن مىتوان آهن را سوزانيد بنا بر اين هزار سال قبل از پريستلى و پيش از لاووازيه جعفر صادق اوكسيژن را به خوبى وصف نمود و فقط نام اوكسيژن يا مولد الحموضه را روى آن نگذاشت . پريستلى با آن كه اوكسيژن را كشف كرد نتوانست بفهمد كه آن را مىسوزاند . و ( لاووازيه ) با آن كه قسمتهايى از خواص اوكسيژن را با آزمايش استنباط كرد نتوانست بفهمد كه آن گاز ، سوزاننده آهن است ولى جعفر صادق هزار سال قبل از او به اين موضوع پى برد . امروز مىدانيم كه هر گاه يك قطعه آهن را به طورى داغ كنيم كه قرمز بشود و بعد آن را در اكسيژن خالص فرو ببريم با شعله اى درخشنده مىسوزد ، همان طور كه در چراغهاى روغنى يا نفتى قديم ، فتيله را با روغن يا نفت مشتعل مىكردند و در نور آن شب را به سر مىبردند ، مىتوان چراغى ساخت كه فتيله آن از آهن باشد و آن ، در اكسيژن مايع فرو برود و اگر فتيله را طورى حرارت بدهند كه قرمز بشود ، با نور بسيار درخشان ، شب را روشن خواهد كرد . و روايت مىكنند كه يك روز محمد باقر عليه السّلام پدر جعفر صادق در