رسيد . و از دهانش به سوى گوشهايش منفذها هست و دهان را از آب پر مىكند و از گوشهايش بيرون مىكند و به اين راحت مىيابد چنانچه حيوانات ديگر در نفس كشيدن به نسيم راحت مىيابند . اكنون تفكَّر كن در بسيارى نسل ماهى ، چنانچه در جوف هر ماهى تخمهاى بسيار مىبينى كه از بسيارى احصا نمىتوان كرد و علَّت اين كثرت آن است كه اكثر اصناف حيوان غذاى آنها ماهى هست ، حتى درندگان كه در نيستانها مىباشند و در كنار آب مىايستند و در كمين ماهى مىباشند كه چون پيدا شوند به ربايند ، و چون آدميان و درندگان و مرغان همه ماهى مىخورند و ماهى نيز ماهى مىخورد ، تدبير ملك قدير مقتضى آن بود كه با اين كثرت آن را بيافريند ، اگر خواهى وسعت حكمت خالق عالميان و كوتاهى علم آدميان را بدانى نظر كن به سوى آنچه در درياها از انواع ماهيان و حيوانات آبى و صدفها و اصناف مخلوقات آفريده كه عدد آنها را كسى احصا نمىتواند كرد و نمىتوان دانست منافع آنها را مگر نادرى از مردم كه به مرور ازمنه و حدوث اسباب بر آن اطلاع به هم رسانده . مانند قرمز كه مردم رنگ كردن به آن را از آن يافتند كه سگى در كنار دريا مىگرديد و از اين كرم خورد و دهانش رنگين شد به خون آن ، و چون مردم دهان آن سگ را مشاهده نمودند ، آن رنگ را پسنديدند و به اين رنگ پى بردند . و اشباه آن بسيار است كه مردم گاه گاه بر آن واقف مىگردند و به مصالح آن پى مىبرند .