responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : التوحيد ( فارسي ) نویسنده : المفضل بن عمر الجعفي    جلد : 1  صفحه : 48


آمده و فهمها در آن كم شده و خردها در درياهاى تفكَّر فرو رفتند و باز مانده برگشتند و چون استجابت كردند دعوت او را عقلاء و فصحاء و خطباء ، داخل شدند مردم در دين او فوج فوج ، پس مقرون گردانيد نام خود را به نام خداى خود در اذان كه ندا مىكنند به آن بر صومعه‌ها و مسجدها در جميع شهرها و مواضعى كه دعوت او به آنها رسيده است . و آوازه در آنجا بلند شده است ، و حجّت او ظاهر گرديده است در كوه و دشت و دريا و صحرا و در هر شب و روز پنج نوبت تكرار مىكنند در اذان و اقامه تا آن كه نامش هر ساعت تازه گردد و پيغمبريش پنهان نماند . « ابن ابى العوجاء گفت : بگذار نام محمّد صلَّى الله عليه و آله و سلم را كه عقل من در آن حيران است و فكر من در كارا و درمانده است و سخن بگو در اصلى كه محمّد صلَّى الله عليه و آله و سلم خود را به او بلند كرده است . » پس سخن در وجود صانع عالم تعالى شأنه گفتند و حرف را به جايى رسانيدند كه اين عالم را صانعى و اين كارخانه را مدبّرى نيست ، بلكه همه چيز به طبع خود متكوّن مىشوند بىمدبّرى و صانعى و پيوسته چنين بوده و چنين خواهد بود .
[ اعتراض مفضّل بر ابن ابى العوجاء ] مفضّل : چون اين سخنان واهى را از آن ملعون شنيدم ، از غايت خشم و غيظ ضبط خود را نتوانستم كرد [ خطاب به او ] گفتم : اى دشمن خدا ! ملحد شدى در دين خدا و انكار كردى پروردگارى را كه

48

نام کتاب : التوحيد ( فارسي ) نویسنده : المفضل بن عمر الجعفي    جلد : 1  صفحه : 48
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست