پانزده ساعت و ربع . و مبدأ هفتم پانزده ساعت و سه ربع و آخر اقليم هفتم كه منتهاى معموره است موافق مشهور جايى بود كه درازى روز به شانزده ساعت و ربع رسد و چون در آخر معموره چندان عمارتى نيست و مردم او از قبيل حيواناتند حضرت عليه السّلام طول آنها را نسبت به عمده معموره حساب كردهاند و نهايتش را پانزده ساعت فرمودهاند . [ طلوع و غروب جدى و فرقدين در بعضى امكنه ] و بدان كه بلادى كه در خط استوا واقع شده شب و روز آن هميشه برابر است و جميع كواكب را طلوع و غروب مىباشد حتى جدى و فرقدين و در آن بلاد هشت فصل باشد و تابستان و دو زمستان ، دو پائيز و دو بهار و مواضعى كه بر خط استوا است مانند سودان مغرب و اسافل بربر و بلاد حبش و جنوب سرانديب همه گرمسير و به غايت گرم است و اهل آن بقاع سياهان و جعدمويانند و از اعتدال مزاج و خلق نيك دور افتادهاند . و بلادى كه عرض شمالى دارند هر چند عرض بيشتر مىشود قطب شمالى كه جدى نزديك به آن است بلندتر مىشود و قطب جنوبى از افق پستتر مىشود و آنچه عرضشان به كمتر از ميل كلى است مانند مكه معظمه سالى دو مرتبه آفتاب در وقت زال به سمت رأس ايشان مىرسد كه در آن وقت هيچ چيز سايه ندارد و آنچه مساوى ميل كلى است سالى يك مرتبه چنين مىشود و آنچه زياده از ميل كلى است مثل اين بلاد و