از نور خورشيد نيابد زهى منعمى كه در خوان احسانش گردهء خورشيد را به ذرات بر جميع ساكنان معمورهء امكان از جماد و نبات و انسان و حيوان قسمت كرده و هيچ يك را بىبهره نگذاشته . پس فرمود كه : اگر آفتاب يك سال يا كمتر تخلف مىورزيد و بر اهل جهان نمىتابيد حال ايشان ابتر مىبود ، بلكه ايشان را در آن حال ثبات و بقا محال مىنمود ، پس مردم نمىبينند كه اين قسم امور جليله كه نزد ايشان در تحصيل آنها چاره و حيلهء نيست چگونه بر مجارى خويش جارى گرديدهاند و جهت صلاح عالم و بقاى نوع بنى آدم از اوقات خود تخلَّف نورزيدهاند . استدلال كن به ماه كه در آن دلايلى است نمايان بر وجود خداوند عالميان كه عامّه ناس در معرفت ماهها به كار مىفرمايند ، و سال قمرى را به آن مىشناسند اما با سال شمسى كه مبنى بر حركت آفتاب است موافق نيست زيرا كه سال قمرى جميع چهار فصل را فرا نمىگيرد و نشو و نماى ثمار و اشجار در آن مدت تمام نمىشود و به اين سبب ماهها و سالهاى قمرى از ماهها و سالها شمسى تخلَّف مىورزند و ماهى از ماههاى قمرى مانند ماه مبارك رمضان گاه در زمستان گاه در تابستان مىباشد . [ تابش ماه و برخى فوايد آن ] تفكَّر كن در روشنى و تابش ماه در ظلمت شب سياه و منفعت آن زيرا كه به آن بر مصلحتى كه گفتيم كه در تاريكى شب هست از براى