چهار پايان بود كه از آنچه در خاطرش بود خبر نمىتوانست داد و آنچه در خاطر ديگران بود نمىتوانست دانست . [ فايده نوشتن ] و باز تأمّل كن اى مفضّل ! در فوائد كتابت و نوشتن كه به آن ضبط كردهاند خبرهاى گذشتگان را براى حاضران ، و ضبط مىنمايند اخبار حاضران را براى آيندگان . و به آن باقيمانده است كتابها كه در علوم و آداب و غير آنها نوشتهاند . و به نوشتن حفظ مىكند آدمى آنچه جارى مىشود ميان او و ديگران از معاملات و حساب . اگر نوشتن نبود منقطع مىشد اخبار بعضى از زمانها از بعضى و كسى كه به سفر مىرفت ، خبرش به اهلش نمىرسيد . و علوم مندرس مىشد و آداب ضايع مىشد ، و خلل عظيم در امور و معاملات مردم راه مىيافت ، و فوت مىشد از ايشان آنچه محتاج بودند به نظر در آن از دين ايشان و رواياتى كه ايشان را ضرور است دانستن آنها . اگر كسى گويد كه : گفتن و نوشتن از چيزهائى نيست كه خداوند در خلقت آدمى آفريده باشد ، بلكه مردم به حيله و زيركى خود به هم رسانيدهاند و اصلاحى است كه در ميان خود كردهاند و جارى شده است در ميان ايشان ، لهذا مختلف مىشود و در امم مختلفه كه به لغتهاى مختلف سخن مىگويند و هم چنين كتابت مختلف مىباشد مانند خط عربى و سريانى و عبرانى و رومى و غير اينها . و هر امّتى و گروهى به زبانى سخن مىگويند ، و به خطى مىنويسند .