responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : التوحيد ( فارسي ) نویسنده : المفضل بن عمر الجعفي    جلد : 1  صفحه : 102


گذشته عبرت نمىتوانست گرفت ، بلكه چنين كسى سزاوار بود كه مطلقا از انسانيت منسلخ گردد و نام انسانيّت را بر او اطلاق نكنند .
پس تأمل كن كه به فوت يك قوّه از قواى نفسانى چه خللها در احوال او به هم مىرسد ، چه جاى آن كه همهء آنها از او فوت شود .
[ فوايد فراموشى ] و نعمت فراموشى در آدمى اگر تأمل كنى عظيمتر است از نعمت يادآورى ، اگر فراموشى در آدمى نبود هيچ كس را از مصيبتى تسلَّى حاصل نمىشد ، و حسرت احدى منقضى نمىشد ، و كينهء هيچ كس از سينه اش زايل نمىشد ، و به هيچ يك از نعمتهاى دنيا متمتّع نمىشد براى آن كه آفاتى كه بر او وارد شده هميشه در برابر او بود و اميد نداشت كه پادشاهى كه دشمن او است از احوال او غافل گردد ، يا حسودى لحظهء از فكر او بپردازد ، پس نمىبينى كه خداوند حكيم حفظ و نسيان را در آدمى قرار داده و هر دو ضد يك ديگرند ، در هر يك مصلحتى هست كه وصف نمىتوان كرد و هر دو در انتظام احوال آدمى ضرور است .
پس اگر تفكَّر كنى اين امور متضادّه موجب اقرار به وحدت صانع است نه تعدّد چنانچه مجوس از اينجا به غلط افتاده‌اند و به دو خدا قائل شده‌اند * ( تَعالَى الله عَمَّا ) * يقولون زيرا كه همچنان كه در بدن آدمى اين دو ضد ، هر دو در كار است و صانع بدن بايد كه هر دو را قرار دهد تا صنعتش تمام باشد ، هم چنين در عالم كبير ، اشياء متضادّه كه بعضى را خير و بعضى را شر مىنامند و وجود هر دو ضرور است و

102

نام کتاب : التوحيد ( فارسي ) نویسنده : المفضل بن عمر الجعفي    جلد : 1  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست