نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 68
شنيديم ، مىگفت : از فتنه و آشوب أخينس ( كسى كه بالاى بينى او عقب رفته و وسطش بر آمده ) بپرهيزيد ، گفت : خنيسها بسيارند ، آيا شنيديد كه نامم را ببرد ؟ گفتيم : نه ، گفت : الله اكبر ، الله اكبر ، حقّا اگر من پس از آنكه چهار مطلب از رسول خدا ( ص ) در بارهء او شنيدم با وى به جنگ پردازم گمراه شدهام و از راه يافتگان نيستم ، آن چهار چيزى كه اگر يكى از آنها براى من بود نزد من بهتر بود از دنيا و ما فيها كه به اندازهء عمر دراز نوح در آن زندگى كنم . گفتيم : آنها را براى ما بازگو ، گفت : من نيز به همين جهت از آنها ياد كردم . رسول خدا ( ص ) ابو بكر را فرستاد تا آيهء برائت [1] را بر مشركين بخواند . چون شب يا پاسى از آن را پشت سر سپرد علىّ بن ابى طالب را بسوى او فرستاد و فرمود : برائت را از وى بستان و به من رسول خدا ( ص ) باز گرداند ، چون ابو بكر نزد آن حضرت آمد گريست و گفت : يا برگردان ، امير المؤمنين به سوى او روان شد و برائت را از وى گرفت و به حضور رسول خدا ( ص ) باز گرداند ، چون ابو بكر نزد آن حضرت آمد گريست و گفت : يا رسول الله آيا خلافى از من سر زده يا آيهاى در بارهام نازل گشته است ؟ رسول خدا ( ص ) فرمود : آيهاى در بارهء تو نازل نشده ليكن جبرئيل ( ع ) از جانب خدا