نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 378
ايشان تا تندرستاند ، در عجب و خود بينى غرقاند ، و چون گرفتار آيند نوميد مىگردند . چون بسوى نعمت ميل كنند طغيان و زياده روى مىكنند ، و چون نعمت بدستشان رسد خود را هلاك مىسازند . در پى آنچه كه يقين ندارند بدان مىرسند ( خوشيهاى روزگار ) مىروند ، و در راه آنچه كه يقين دارند ( نعمتهاى اخروى ) قدم نمىگذارند . به آن مقدار از روزى كه برايشان تضمينى شده اطمينان ندارند ، و به آنچه كه قسمت آنان گشته قانع نمىگردند . پيش از آنكه به زحمت بيفتند ميلى به كار نيك پيدا نكنند ، و براى دستيابى به آنچه ميل دارند خود را به زحمت نيندازند . اگر توانگر شوند مستى كنند ، و چون تهيدست گردند نوميد مىشوند ، و پيوسته فزونى مىطلبند هر چند سپاس آنچه را كه دارند بجاى نمىآورند ، [ براى مردم نسبت به آنچه كه فايدهاى برايشان ندارد خود را به زحمت مىافكنند ] و آنچه را كه ناخوشايند است ( يا آنچه را كه بيشتر حق خود ايشانست ) در بارهء خود ضايع و تباه مىسازند . به جهت زشتيهاى گذشته مرگ را ناخوش مىدارند ، و با اين حال در حيات خود دست از زشتى بر ندارند . چون شهوتى رو نمايد بگناه آلوده مىشوند سپس خواستار توبه مىگردند ، و چون كار آخرتى پيش آيد آن را از خود دور مىسازند . در آنچه كه از خدا مىخواهند مبالغه مىنمايند ، ولى در طاعت و پرستش كوتاه مىآيند . بآسايش [1] خويش مىنازند ، و در كردار خويش كم و كاست مىگذارند . در
[1] در متن عربى لفظ « طول » دارد ، و ممكن است « قول » باشد كه با فراز بعد نزديكتر است : بگفتار خويش مىنازند ، و در
378
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 378