نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 367
علىّ ( ع ) - و براستى كه هرگز زنى با شرم و آزرم سخنورتر از او نديده بودم گوئى از زبان امير المؤمنين ( ع ) سخن مىگفت - را ديدم كه با دست بسوى مردم اشاره فرمود كه ساكت شويد ، در حال تمام نفسها خاموش و همهء صداها فرو نشست سپس فرمود : « سپاس از آن خدا است ، و درود بر پدرم رسول خدا . امّا بعد ، اى كوفيان ، اى دغلبازان و اى خودداران از يارى ، اشكتان خشك ، و ناله و فريادتان خاموش مباد ، داستان شما نيست جز بمانند « آن زنى كه رشتهء خود را پس از محكم بافتن مىگشود ، شما سوگندهاى خود را سبب مكر و خيانت ميان خودتان قرار دادهايد » . هلا ، آيا در ميان شما جز مردمى چاپلوس و ننگ آور و كينه توز كه در ميدان نبرد بزدل ، و در برابر دشمنان زبوناند ، و مردمى پيمان شكن و بيوفايند پيدا مىشود ؟ ! راستى كه چه پيشكش زشتى با دستهاى خود براى خويشتن پيش فرستادهايد كه آن خشم خدا بر شماست ، و در عذاب دوزخ جاويدان خواهيد بود . آيا مىگرييد ؟ ! آرى - به خدا سوگند - بسيار بگرييد و كم بخنديد ، همانا كه شما به ننگ و رسوائى آن دست يافتيد ، و هرگز نتوانيد پليدى آن را از
367
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 367