نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 319
آرامگاهت نهادم پس از آنكه جان مقدّست بر روى سينهام جارى گشت ( هنگام جاندادن سرت بسينهء من چسبيده بود ) ، و ترا بادست خود به زير خاك پنهان نمودم ، و خودم شخصا امورت را به عهده گرفتم ، آرى در كتاب خدا آيهاى است كه سبب مىشود مصيبتها را با آغوش باز بپذيريم : « ما همه از آن خدائيم و همه بسوى او باز خواهيم گشت » بقرة : 156 . راستى كه امانت پس گرفته شد ، و گروگان دريافت گشت ، و زهرا خيلى سريع از دستم ربوده شد . اى رسول خدا اكنون ديگرى چقدر اين آسمان نيلگون و زمين تيره و در نظرم زشت جلوه مىكند ! امّا اندوهم هميشگى گشته ، و شبم به بيدارى كشيده ، اندوه هرگز از دلم رخت نبندد تا آنگاه كه خداوند همان سرايى را كه تو در آن مقيم گشتهاى برايم برگزيند . غصّهاى دارم . بس دلخراش ، و اندوهى دارم هيجان انگيز ، چه زود ميان ما جدائى افتاد ، من به خداوند شكوه مىبرم . و به زودى دختر تو از همدستى امّتت عليه من و غصب حقّ خودش به تو گزارش مىدهد ، پس احوال را از او جويا شو ، كه بسى غمهاى سوزانى كه در سينه داشت و راهى براى پخش آن نمىيافت ، و به زودى بازگو خواهد نمود ، و البتّه خداوند داورى مىكند و او بهترين داوران است . اى رسول خدا بر تو درودى مىفرستم ، درود وداعكنندهاى كه نه خشمگين است و نه دلتنگ ، بنا بر اين اگر باز گردم از روى ملامت و دلتنگى
319
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 319