نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 19
به روى زمين مىكشيد مىگفت : از اين پس ديگر باك ندارم كه مرگ بسوى من آيد يا من به سوى مرگ بروم . جميل بن صالح كه از راويان اين حديث است گويد : سيّد اسماعيل حميرى ( شاعر اهل بيت ) مضمون اين خبر را براى من چنين به شعر در آورد : گفتار على ( ع ) به حارث همدانى بسى شگفت انگيز است ، و حارث چه شگفتيها از آن گفتار بر گرفته و با خود بهمراه برد . اى حارث همدانى هر كس چه مؤمن و چه منافق پيش از مرگ مرا در مقابل و روبرو خواهد ديد . او مرا با ديدگان خود مىبيند ، و من او را با تمام صفات و نام و نشان و كردار و عملش مىشناسم . و تو اى حارث در كنار پل دوزخ مرا خواهى ديد و خواهى شناخت ، بنا بر اين از لغزش و افتادن از روى پل در ميان دوزخ بيم مدار . من در آن حال كه تو در نهايت تشنگى و فرط عطش هستى از آبهاى سرد و خوشگوار سيرابت مىكنم كه از فرط شيرينى پندارى كه عسل است . در هنگامى كه در مقام عرض و حساب تو را متوقّف سازند ، به آتش گويم : او را رها كن و به اين مرد نزديك نشو . او را رها كن و ابداً گرد ساحت او مگرد و به وى نزديك نشو ، كه او به ريسمانى چنگ زده كه به ريسمان ولايت وصىّ رسول خدا متّصل است .
19
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 19