نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 58
دانشاند ، خداوند از هر آشوب سياه و تاريكى نجاتشان بخشد . گويا صاحب شما ( مهدى موعود ) را مىبينم كه بر فراز شهر نجف پشت شهر كوفه [1] بر آمده و خود را آشكار نموده و در ميان سيصد و اندى مرد كه جبرئيل از طرف راست و ميكائيل در سمت چپ و اسرافيل در پيش روى اويند ، و پرچم رسول خدا ( ص ) را بدست گرفته و آن را گشوده است ، آن پرچم را بر هيچ قومى فرود نياورد مگر اينكه خدا - عزّ و جلّ - آنان را هلاك گرداند . 6 - عبد الله بن عبّاس گويد : در ايّام بيمارى رسول خدا ( ص ) كه به رحلت حضرتش انجاميد علىّ بن ابى طالب و عبّاس بن عبد المطَّلب و فضل بن عبّاس بر آن حضرت داخل شدند و گفتند : يا رسول الله ، مردان و زنان انصار در مسجد گرد آمده و همگى بر شما گريه مىكنند . فرمود : از براى چه مىگريند ؟ گفتند : از مرگ شما ، فرمود : دست خود را به من دهيد ( تا بكمك شما از جاى برخيزم ) . حضرت با پتوئى كه به خود پيچيده و دستمالى كه به سر مبارك بسته بود
[1] كوفان : موضعان أحدهما اسم للكوفة و الآخر قرية بهراة ، و المراد هنا الاول .
58
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 58