نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 348
« پس همان گونه كه عمويش ابو طالب گفته بود مردى بخشنده و كريم النفس بود » . « خداوند ببركت وجود او از ابرهاى سنگين بارانهاى تند مىفرستد ( يا ابرها را حامل آبهاى سنگين و بارانهاى تند مىگرداند ) ، و البتّه اين عيان است ( و خودمان ديديم ) و سخن ابى طالب خبر است » . 4 - معاوية بن ثعلبه گويد : چون كار حكومت براى معاوية بن ابى سفيان استوار و پابرجا شد ، بسر بن ارطاة را براى پىجوئى و دستگيرى شيعيان علىّ بن ابى طالب عليه السّلام بسوى حجاز گسيل داشت ، آن روزها عبيد الله بن عبّاس بن عبد المطَّلب والى مكَّه بود ، بسر بدنبال او گشت ولى بر وى دست نيافت ، و با خبر شد كه او داراى دو پسر بچه ( بنامهاى قثم و عبد الرّحمن يا سليمان و داود ) است ، در جستجوى از آن دو برآمد تا آنها را پيدا كرد و آن دو را از جايى كه بودند گرفت و بيرون آورد - و آن دو كودك دو زلف پيچان مثل دو دانهء مرواريد در جلو سر داشتند - و دستور داد تا آن دو را سر بريدند . اين خبر به مادرشان رسيد ، نزديك بود جان از پيكرش بيرون رود سپس اين اشعار را سرود ( ترجمه ) :
348
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 348