نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 241
امير المؤمنين ( ع ) از جريان آن دو با خبر شد و فرمود : اى ابا اليقظان ، اين اعور ( چپول و يك چشم ) به تو چه مىگويد ؟ به خدا سوگند او پيوسته كوشش مىكند كه حق را بباطل بپوشاند و آن را وارونه و غير واقع جلوه دهد ، و به چيزى از دين نياويزد مگر كه موافق دنيا باشد ، اى واى ، اى مغيره ! اين دعوتى است كه هر كس را كه با آن همراهى كند بسوى بهشت مىراند . مغيره گفت : راست مىگوئى اى امير مؤمنان ، من اگر با تو نباشم هرگز عليه تو نيز نخواهم بود . 6 - جابر ( جعفى ) از امام باقر از پدرش از جدّش عليهم السّلام روايت كند كه رسول خدا ( ص ) فرمود : چون روز قيامت شود ، و اهل بهشت در بهشت ، و اهل دوزخ در دوزخ جاى گيرند ، بندهاى هفتاد خريف - كه هر خريف هفتاد سال است - در آتش بماند ، سپس از خدا - عزّ و جلّ - درخواست كند و خدا را بخواند و گويد : پروردگارا ! بحقّ محمّد و اهل بيتش از تو مىخواهم كه مرا رحم كنى . خدا - جلّ جلاله - به جبرئيل وحى كند كه بسوى بندهام فرود رو ، و او را
241
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 241