نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 303
گرفتار نگردان . زنهار بعد از توبه و استغفار گريه بسيار از جهت خطيئت خود و اختيار اين كار نمائى و از تذكر جرايم بيشمار خود آب از جويبار چشم گنهكار بر صفحات رخسار ببارى كه شرمندگى در نزد خداى عز و جل بغايت صعب و مشكل است . بايد كه بزودى اين امر را بصاحب او مسلم و مقرر دارى و خود را فرداى قيامت در مقام خوارى و شرمسارى نيارى زيرا كه على ( ع ) باين امر خلافت از تو اولى و احق و احرى و اليق است . يا ابا بكر بر تو در كمال وضوح و ظهور است و عالم و مطلع بر حقايق احوال ولايت حضرت امير المؤمنين على عليه السّلام و التحيه خواهى بود . تو خود ميدانى كه حضرت نبى الرحمة از ما و تو و از ساير امت عقد بيعت و پيمان مبايعت ولايت على ( ع ) بحكم رب العزت گرفته و مبايعت و اطاعت او را از روى دليل و حجت بر گردن تو لازم گردانيد و بعد از آن ترا بر اطاعت و رفاقت اسامة بن زيد كه مولى آن حضرت است امر نمود و در آن باب تأكيد و مبالغه بسيار فرمود و گفت لعن الله من تخلف عن جيش اسامة . بناء عليه كسى كه حسب الحكم سيد البرية برفاقت و همراهى اسامه مقرر باشد او را تخلف روا نباشد و اگر احدى تخلف از امر پيغمبر نمايد ملعون و مغضوب حضرت بيچون و از سلسلهء اهل اسلام بيرون است . اينكه نبى الامه ترا برفاقت و مبايعت اسامه و انفاذ تحت رايت آن صاحب سعادت مقرر و معين نمود تنبه و اشارت است به آنكه امر خلافت بتو نسبت ندارد پس چگونه بعد از فوت آن حضرت امر خلافت بتو واجب شود تا ترا رخصت تصرف در آن بود . اگر تو خود بوسيله معاضدت و معاونت بعضى امت لايق مستحق امر خلافت دانى بغايت جاهل و نادانى . زيرا آنكه ترا برين امر حريص و راغب گرداند او ترا بعلم نفاق و معدن شقاق
303
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 303