نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 269
حضرت رسول خداى تعالى فرمود كه اى اسامه در ساعت روانه شو كه از جهاد كفار و جنگ آن اشرار تاخير و درنگ بحسب عقل و فرهنگ جايز نيست بلكه تراخى و درنگ موجب عار و ننگ است . اسامه گفت اى نبى الورى سمعنا و اطعنا در همان ساعت اسامه كمال مسارعت در تجهيز آن سفر نمود ليك بعد از تعيين اسامه بعضى از ارباب نفاق و كين سخنان بىبنيان نسبت بسيد المرسلين مىگفتند كه گوئيا محمد در ميان طوايف امم متابعين ملت خود شخصى مثل اسامه و پدر او در شجاعت و سخاوت نيافت . چون مقال آن جمع بىانفعال بسمع شريف رسول ايزد متعال رسيد كه ارباب نفاق و ضلال در تعيين اسامه بواسطه انصرام مهام موته كلام از روى طعن و ملام ميگويند در مجمعى كه اكثر اصحاب آن رسول عز و جل در آن محل حاضر بودند حضرت گفت : اى معشر مردمان بمن رسيد كه بعضى از شما بواسطه تعيين اسامة بجهت حكومت موته و امارت شما و در تعيين والد اسامه نيز سابقا بواسطه امارت مسلمين طعنه مرا مىزنند . بخداى عالم قسم است كه اسامة و پدر او هر دو لايق امارت مسلمانان بودند و او دوستترين جميع مردمانست نزد من و وصيت من بهر يك شما در باب اسامه آنست كه نسبت باو خير و نيكوئى نمائيد و از صلاح و صوابديد او تقاعد و تجاوز ننمائيد و يقين دانيد كه آن سخنان بىبنيان در باب اسامه بعينه مثل كلام بىسرانجام ياران پيشين شما در حق پدر ايشانست در آن هنگام كه بجهت امارت و حكومت معين شده بود ارباب حقد و حسد * ( فِي جِيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ) * همى نوع سخنان ميگفتند . و نيز يقين دانيد كه هيچ فعل و عمل از من بغير حكم و رضاى خداى عز و جل سانح و صادر نگردد . بعد از آن حضرت رسول آخر الزمان داخل خانه و مكان خود شدند و اسامه
269
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 269