نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 238
و هوس از روى ستم و بغير حق طمع در حق اين جمع مستحق نمايند و بناحق تصرف در حق آن اعيان فرمايند و غصب امامت و ولايت كه بنص قرآن و بفرمان ايزد منان به ايشان مفوض و مرجوع گشته نمايند كه لعنت خداى زمين و آسمان بر غاصبان و مغصبان حق خاندان پيغمبر آخر الزمان باد . پس آنگاه حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله تلاوت اين آيه كريمه نمود كه « * ( سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّه الثَّقَلانِ ) * ( الى قوله ) * ( فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ ) * » بعد از آن تلاوت اين آيه فرمود كه « * ( يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ ) * » . آنگاه گفت اى معشر مردمان حضرت واهب سبحان تا روز بعث و ميزان شما را بهمين صفت و نشان نمىگذارد و چون حضرت بيچون لطيف و طبيب است بىشبهه و ريب تميز خبيث شما از طيب مينمايد و جميع شما را مطلع بر اسرار غيب نگرداند و حضرت مهيمن ممتحن است شما را باعلام و تبليغ ولايت على و ائمة البريه تجربه نمايد . هر كه متمسك بسلسله ولايت على و حبل اعتصام ائمة الهدى عليهم السّلام گردد او از جمله طيب و نيكوكارانست و آنكه بوسيله حقد و تعصب با حب منصب دست اعتصام بحبل المتين على و ائمة المعصومين عليهم السّلام نزند و اقرار بامامت و ولايت اين طايفه ابرار اخيار ننمايد از جمله خبيث و بدكاران و مستحق آتش نيران است . اى معشر مردمان هيچ شهر و ديه خراب نگرديد مگر آنكه حضرت حق سبحانه و تعالى اهل آن محل را بواسطه آنكه تكذيب رسول و فرستاده او مينمودند و آزار و جفاى رسولان حضرت عزيز منان و تمرد و عصيان امر و حكم قادر ديان ميفرمودند آن محال و اوطان ايشان را خراب و با خاك يكسان گردانيد با آنكه اهل آن مكان كافران بيدين و ظالمان ستم آئين بودند . فلهذا اهل آن محال بعذاب و نكال خراب و پريشان حال گشتند چنانچه قرآن لازم الاذهان شاهد آن است .
238
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 238