responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 200


و مخبر گردانى ليكن بايد كه با كمال حداست باخبر بوده خود را در عقب سنگى بمجرد متشابه گردانى و طرف احتياط را كما هو حقه مرعى داشته بنوعى كه خود را اصلا بر گذرندگان مرئى و عيان نگردانى .
حذيفه بعد از عرض فدويت و بندگى بخدمت سيد النبى معروض گردانيدى كه اى سرور اين ذرهء احقر چون در روى اين لشكر مشهورم چگونه خود را مشبهه بصورت بشر ديگر كه مستحسن هيچ بشر نيست گردم .
و نيز از آن ميترسم كه اگر من بدامن آن كوه و مكان كبير چون آن منافقان ارادهء قتل شما دارند شايد در سر آن مكان بر شما تقدم كنند و يقين در وقت عبور از آن عقبه با كمال احتياط و تفحص گذرند ، البته بعد از ديدن من و انكشاف احوال جمعى ضال بخاطر خود خواهند رسانيد كه من بواسطهء نصيحت و اعلام شما باين مقام رفته‌ام و چون مرا باين امر مبهم متهم گردانند بىشك مرا بقتل رسانند و من از شرف محضر تو اى سيد الانام محروم مانم و اعلام نيز نتوانم نمود .
حضرت نبى المحمود فرمود كه چون بدامن فلان جبل رسى سنگ بزرگ بنظر تو آيد بنزد آن حجر رفته بگوى كه حضرت رسول عز و جل بشما امر مينمايد كه بحكم الهى شكافته شوى و مرا در جوف خود جاى دهى و بنوعى مثقوب و مشبك گردى كه هر كس از گذرندگان كه از اين مكان تردد نمايند من بر آن جماعت مخبر و مطلع گشته بعد از مراجعت از اين محال حقايق احوال جمع ضال برسول متعال اعلام نمايم و نيز روحم در جسم من تردد تواند نمود تا از جمله هالكين نباشم .
البته تو چون پيغام پيغمبر خداى اكبر به آن حجر رسانى آن سنگ من غير مهل و درنگ بحكم ايزد ربانى در كمال سهولت و آسانى شق گشته ترا در جوف خود مقام و آرام دهد و بجهت حركت روح تو در بدن آن مسكن با روزن گردد .
چون حذيفة اليمان بامر رسول آخر الزمان به آن مكان رسيد و پيغام رسانيد در ساعت آن سنگ خارا بفرمان ايزد تعالى شكافته و مشبك گرديد .

200

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 200
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست