نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 105
بخدمت صاحب خود مراجعت نمايد و صاحب نعمت خود را بانجام مقترحات و ملتمسات آن طايفه مأمور گرداند و در انصرام آن مهام ابرام نمايد ، چون حضرت مالك الرقاب رب الارباب و اله الآلهة و جبار الجبابره است آيا رسول او را جايز و قدرت اين كار و موجب عقل و اعتبار هست يا نه ؟ عبد الله گفت : نه يا محمد . ابو جهل گفت : يا محمد يك چيز باقى ماند ، آيا بزعم شما قوم موسى عليه السّلام بواسطه سؤال رؤيت بيجا بآتش صاعقه بلا سوختند و چون سؤال ما بمراتب بسيار اشد و اعظم و اصعب و افخم است از سؤال قوم موسى زيرا كه امت آن پيغمبر خدا بجهت مزيد جمعيت خاطر و گمان اراده رؤيت مهيمن سبحان نموده گفتند اى حضرت نبى الورى حضرت ملك تعالى را بما ظاهر و آشكارا بنما و خاطر ما را جمع نماى . و اما ما بشما ميگوئيم كه ما ايمان بتو نمىآريم تا آنكه خدا و ملائكه او را بمقابله ما حاضر گردانى و ما معاينه آنها را بنظر عيان درآريم و از حضرت ايزد علام و ملائكه گرام استعلام و استفهام حقايق نبوت و رسالت تو نمائيم . حضرت نبى ايزد معبود فرمود كه يا ابا جهل آيا قصهء حضرت ابراهيم خليل عليه صلوات الرب الجليل استماع نمودى در هنگام وقوع آن حضرت در حيرت ملكوت و عظمت جبروت الحى الذى لا ينام و لا يموت ؟ گفت : بلى . حضرت رسول فرمود كه پروردگار من ميفرمايد « * ( وَكَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ) * » [1] . تفسير آيه وافى هدايه آنست كه ما بابراهيم عليه السّلام حقايق ملكوت سماوات سبعه و طبقات ارضين سبع را معلوم و آشكارا نموديم تا آنكه از ربقه شك و ريب برآمده