نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 464
يهودى گفت : زيرا نوح بر قوم خود نفرين كرد و آسمان سيلآسا باريدن گرفت . حضرت عليه السّلام فرمود : همين طور است ، ولى آن دعا از سر غضب بود ، و آسمان سيل - آسا براى محمّد صلَّى الله عليه و آله از سر رحمت باريد ، و اين بدان خاطر بود كه آن حضرت پس از مهاجرت به مدينه در روز جمعه اى گروهى نزد وى آمده و گفتند : اى رسول خدا ، ما را درياب كه بسيار درمانده و از كمبود آب مضطرّ و بىتابيم ، آن حضرت نيز دست خود را به اندازه اى براى دعا بالا برد كه سفيدى زير بغلش نمودار شد ، و اين در حالى بود كه هيچ ابرى در آسمان نبود ، فى الفور خداوند اجابت فرموده و آنان را سيراب ساخت ، و شدّت باران به نوعى بود كه جوانان برومند هر چه تلاش كردند كه سريعا به منازل خود برسند از شدّت سيل نتوانستند ، و اين بارش هفت روز طول كشيد ، و در جمعهء بعد خدمت پيامبر رسيده و از سر شكايت از شدّت باران خواستار بند آمدن آن شدند ، در اين حال آن حضرت تبسّمى فرموده و گفت : اين سرعت ملالت آدميزاد است ، سپس دست به دعا برداشته و عرضه داشت : « پروردگارا اين باران را در اطراف مدينه بباران و بر سر مردم شهر مريز ، و آن را در اصول نباتات و زراعات و چراگاه حيوانات بفرما » پس از آن در خارج شهر مدينه باران مىباريد و در اثر كرامت آن حضرت نزد خداوند عزّ و جلّ قطره اى باران در مدينه نمىباريد .
464
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 464