responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 328


پس چون دورهء خلافت عمر آغاز شد از حضرت علىّ عليه السّلام خواست كه قرآن خود را بدو تحويل دهد تا آن را مطابق قرآن خود تحريف نمايد و گفت : اى أبو الحسن خوب است كه آن قرآن كه در زمان أبو بكر آوردى نزد ما آرى تا بر آن اجتماع كنيم ، حضرت فرمود :
هرگز ، هيچ راهى بدان نيست ، من آن را فقط براى اتمام حجّت بر شما بر أبو بكر عرضه داشتم ، كه در روز قيامت مگوئيد : ما از اين مطلب غافل و بىخبر بوديم ، يا بگوئيد : آن را نزد ما نياوردى ! آرى آن قرآنى كه نزد من است جز مطهّرون و اوصياى پس از من دستشان بدان نرسد . عمر گفت : آيا وقت مشخّصى براى اظهار آن معلوم است ؟ حضرت فرمود : آرى ؛ وقتى قائم از اولاد من ظهور نمايد مردم را بر اساس آن راه برده و سنّت بدست او جارى گردد .
58 - و سليم بن قيس گفت : من با حنش بن معتمر به مكَّه بوديم كه هنگام موسم حجّ أبو ذرّ برخاسته و حلقه اى از باب كعبه را گرفته سپس با صدايى بلند فرياد زد : اى مردم ، هر كه مرا شناخت كه هيچ و هر كه مرا نشناخت همانا من جندب بن جناده ، أبو ذرّ غفارىّ هستم ، اى مردم ، من خود از پيامبرتان صلَّى الله عليه و آله شنيدم كه مىفرمود :

328

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 328
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست