نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 276
و امّا اينكه گفتى : تو با اين اعمالت موجب ضعف سلطنت خداوند و سستى آن شدى ، من نفس خود را خوار نمودم تا اهل مدائن مرا أمير ندانند بلكه مرا مثل پل فرا گرفته و بر بالاى آن تردّد نمايند ، و هر گونه بار و ثقل كه دارند بر من حمل فرمايند ، گويا زعم تو آن است كه اين گونه اعمال موجب وهن و ذلَّت حضرت الوهيّت و سبب خفّت سلطانيّت ربّ العزّة است . پس بدان كه تذلَّل در طاعت و بندگى خداوند نزد من محبوبتر است از تعزّز در معصيت او ، و تو خود مىدانى كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله پيوسته با مردم الفت داشته و بديشان نزديك مىشد ، و مردم نيز به نبوّت و سلطانيّت او چنان نزديك مىشدند كه گويى حضرت رسول صلَّى الله عليه و آله يكى از آن مردمان است . و غذاى آن حضرت غذاى درشت و غليظ بود و لباس خشن و پلاس مىپوشيد و همهء مردمان در نزد او اعمّ از قرشى و هاشمى و عربى و سفيد و سياه همه و همه در دين مساوى و برابر بودند . و من شهادت مىدهم كه خود شنيدم كه آن حضرت مىفرمود : « هر كه پس از من ولايت هفت نفر از مسلمانان را بر عهده گيرد و راه عدل پيشه نسازد خدا را چنان ملاقات كند كه از او غضبان باشد » ، بنا بر اين اميدوارم از حضرت حقّ كه از امارت مدائن سالم بيرون آيم ، با اينكه ذكر نمودى كه من نفس خود را ذليل و قدر خود را پايمال و پست گردانيدم ، پس چگونه است اى عمر حال
276
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 276