نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 215
سپس علىّ عليه السّلام نيز وارد شده و به نفع فاطمه شهادت داد ، با ديدن آن أبو بكر نيز مجاب شده و نامه اى نوشته و به حضرت زهرا داد ، در اين حال عمر وارد شده و گفت : اين نامه چيست ؟ گفت : فاطمه ادّعاى فدك را نموده و امّ ايمن و علىّ براى او شهادت دادند ! عمر بن خطَّاب نامه را از دست حضرت فاطمه عليها السّلام گرفته و پاره كرد ! . حضرت زهرا نيز گريان خارج شده در حالى كه مىفرمود : هر كه نامهء مرا پاره كرد خداوند شكمش را پاره كند ! . پس از آن حضرت علىّ عليه السّلام به مسجد آمد و خطاب به أبو بكر - كه ميان جماعت مهاجر و انصار بود - فرمود : براى چه فاطمه را از ميراث پدرى او محروم ساختى حال اينكه او در زمان حيات رسول خدا مالك آن شده بود ؟ ! أبو بكر گفت : اين فىء ( مال همهء ) مسلمين است ، اگر شهودى را بياورد كه رسول خدا در زمان حياتش به او بخشيده قبول است و گر نه او هيچ حقّى در فدك ندارد . حضرت امير عليه السّلام فرمود : اى أبو بكر ، آيا در بارهء ما خلاف دستور خداوند در بارهء مسلمانان حكم مىكنى ؟ گفت : نه اين طور نيست ، فرمود : اگر در دست يكى از مسلمانان چيزى باشد و من ادّعا كنم كه مالك آن هستم ، تو از كداميك از ما درخواست شهود مىنمائى ؟
215
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 215