نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 189
بشير بن سعد و پس از او به ترتيب : أبو عبيدهء جرّاح ، عمر بن خطَّاب ، سالم مولاى ابى حذيفه [ و معاذ بن جبل ] . فرمود : منظور من اين نبود ، آيا متوجّه شدى وقتى أبو بكر به منبر رفت اولين نفرى كه با او بيعت كرد چه كسى بود ؟ گفتم : نه نفهميدم ، ولى به خاطر دارم كه او پيرمردى عصا بدست بود كه در پيشانى اثر سجده داشت و در حالى كه لباسهاى خود را جمع كرده بود از منبر بالا رفته و به حالت گريه گفت : خدا را شكر كه مرا زنده نگه داشت تا اينكه تو را در اين مكان ديدم ، دست خود را بگشا تا با تو بيعت كنم ، و با او بيعت نموده و از منبر پائين آمد و از مسجد خارج شد . حضرت امير به من فرمود : اى سلمان نفهميدى او كه بود ؟ گفتم : نه ؛ ولى از لحن كلامش ناراحت شدم گويا از مرگ پيامبر خوشحال بود . امام علىّ عليه السّلام فرمود : او ابليس ملعون بود ، پيامبر به من گفته بود كه در روز غدير خمّ كه مرا به دستور خداوند به مقام خلافت نصب و تعيين فرموده ، و در بارهام آنچه لازم بود به مردم گفت ، و تبليغ آن را از همه خواست ، ابليس و يارانش در آنجا حاضر بوده به هم گفتند : اين امّت پيوسته مورد هدايتند و از هر گمراهى محفوظند ، و به همين جهت هيچ
189
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 189