نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 186
« تو با خدايت برويد و بجنگيد و ما همين جا نشسته منتظريم - مائده : 24 » . سپس فرمود : بخدا سوگند به مسجد جز براى نماز ، يا زيارت پيامبر صلَّى الله عليه و آله ، يا حلّ مسائل قضائى ، داخل نخواهم شد ، زيرا بر حجّتى كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله آن را بپاى داشته جايز نيست كه مردم را در حيرت وانهد . و از عبد الله بن عبد الرّحمن نقل شده كه گفت : سپس عمر [ پس از ماجراى سقيفه ] با عزمى عزم در تمام كوچه و محلَّات مدينه به راه افتاده و ندا مىكرد : اهالى مدينه ! آگاه باشيد كه با أبو بكر بيعت شده ، پس هر چه زودتر براى بيعت با او بسويش آئيد ! . پس مردم از هر سوى آمده و بيعت نمودند ، در اين وقت عمر تمام افرادى كه در خانه هاشان مخفى شده بودند را به مسجد احضار نموده و وادار به بيعت مىكرد ، تا اينكه چند روزى از اين جريان گذشت با گروه زيادى به درب منزل علىّ عليه السّلام رفته و او را اجبار به خروج از منزل نمود ، ولى آن حضرت خوددارى فرمود . در اين وقت عمر هيزم و آتش طلبيده و گفت : قسم به آنكه جان عمر در دست اوست يا خارج مىشود يا خانه را با هر چه در آنست به آتش كشم ! . يكى از حاضرين به او گفت : در آن خانه دخت گرامى پيامبر حضرت فاطمه و فرزندان پيامبر حسن و حسين و آثار رسول خدا صلَّى الله عليه و آله مىباشد ! و بيشتر مردم اين كار را ناپسند و مكروه داشتند .
186
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 186