نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 434
وى نياز به توثيق ندارد از ظهور و وضوح » . و آنچه در آن از يحيى بن أبي عمران آمده است ، پس روايت كردهام آن را از محمّد ابن علىّ ماجيلويه - رضى الله عنه - از علىّ بن ابراهيم از پدرش از يحيى بن أبى عمران ، و او از شاگردان يونس بن عبد الرّحمن است . توضيح : « ظاهرا وى همان يحيى بن أبى عمران همدانى است كه محمّد بن فروخ صفّار در بصائر از محمّد بن عيسى از ابراهيم بن محمّد روايت كرده است كه گفته : ابو جعفر محمّد بن علىّ عليهما السّلام به من نامه اى نوشت و امر كرده بود كه آن را نگشايم تا يحيى بن عمران از دنيا برود ، و من چند سال درنگ نمودم تا روزى كه يحيى وفات كرد در آن روز نامهء آن حضرت عليه السّلام را گشودم ، و چنين نوشته بود : « قم بما كان يقوم به » به همان كار كه وى به آن مشغول بود تو اقدام نما . و اين ظهور در وكالت وى از جانب آن حضرت عليه السّلام دارد ، و او داراى كتاب است و طريق مؤلَّف به او حسن است به ابراهيم بن هاشم » . و آنچه در آن از مسمع بن مالك بصرى آمده است ، پس روايت كردهام آن را از پدرم - رضى الله عنه - از سعد بن عبد الله از احمد بن محمد بن عيسى از حسين بن - سعيد از قاسم بن محمّد از ابان از مسمع بن مالك بصرى ، و او را مسمع بن عبد الملك بصرى نيز ميگويند ، و لقبش كردين است و وى عرب خالص از بنى قيس بن ثعلبه است ، و كنيه اش ابو سيّار مىباشد ، و گويند : اوّلين بار كه امام صادق عليه السّلام او را ملاقات فرمود پرسيد نام تو چيست ؟ عرض كرد مسمع ، فرمود : پسر چه كس ؟
434
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 434