نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 321
اى شيخ براى مردم همان را بپسند كه براى خود مىپسندى ، و با مردم چنان برخورد كن كه دوست دارى تا مردم همان گونه با تو برخورد كنند . سپس رو به اصحاب خود كرد ، و فرمود : أيا اى مردمان ، آيا نمىبينيد كه اهل دنيا بر حالات متفاوتى روز را شب ميكنند ، و شب را بصبح مىآورند : يكى از شدّت درد از اين پهلو به آن پهلو مىشود ، و يكى عيادتكننده و ديگرى عيادت شده است ، و يكى در حال جان دادنست ، و ديگرى اميد بزنده ماندنش نمانده است ، و آن يك در بستر مرگ غنوده است . يكى طالب دنيا است ، در حالى كه مرگ او را همى طلبد ، و ديگرى غافليست كه احكام قضاء و قدر از او غفلت نميكند ، و بازماندگان اين كاروان بدنبال در گذشتگان آن روانند . پس زيد بن صوحان عبدى به آن حضرت معروض داشت كه : يا أمير المؤمنين كدام سلطه چيره تر و نيرومندتر است ؟ فرمود : هواى نفس ، گفت : كدام ذلَّت ذليلكننده تر است ؟ فرمود : حرص نسبت به دنيا ، گفت : پس كدامين فقر سختتر است ؟ فرمود : كفر بعد از ايمان ، گفت : كدام دعوت گمراه كننده تر است ؟ فرمود : دعوتكننده به چيزى كه امكان تحقّق آن نيست ، گفت : پس چه عملى افضل است ؟ فرمود : تقوى ، گفت : پس چه عملى موفّقتر است ؟ فرمود : طلبيدن آن چيز كه نزد خداوند عزّ و جلّ است ، گفت : پس كدام معاشر براى آدمى بدتر است ؟ فرمود : آن
321
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 321