responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 6  صفحه : 228


و اگر مردى چاهى در محلَّى بكند كه حقّ كندن چاه در آنجا را نداشته باشد يا حظيره اى براى چارپايان بسازد ، يا سايه بانى بنا كند ، و در آن ميان چيزى از آن بوارثى اصابت كند ، و او را بكشد ، كفّاره بر او لازم نمىآيد ، و ديه بر عاقله است و آن شخص از مقتول ارث ميبرد ، زيرا كه او قاتل نيست ، آيا نمىبينى كه آن شخص اگر كارى از اين گونه را در محلَّى كه حقّ او است بجا آورد قاتل نبوده است ، و از اين جهت ديه اى و كفّاره اى بر او لازم نمىآمده است ؟ بنا بر اين بجا آوردن آن كار در غير محلّ استحقاقيش قتل نيست ، زيرا كه عين اين عمل در محل استحقاقيش واقع مىشود ، و قتل محسوب نميشود . و امّا لازم آمدن ديه بر عاقله در اين مورد ، از نظر احتياط در دماء است ، و براى آنست كه خون مرد مسلمانى تباه نشود ، و مردم از مرز حقوق خودشان به جائى كه حقّى در آن ندارند گام فرا ننهند .
و همچنين كودك و ديوانه اگر مرتكب قتلى شوند هر آينه ارث مىبرند ، و ديه بر عاقلهء آنانست . و قاتل اگر چه ارث نبرد حاجب مىشود . آيا نمىبينى كه برادران مادر را محجوب ميسازند ، و خود ارث نميبرند ؟
شرح : « اينكه ديه را بر عاقله قرار داد مبتنى بر آنست كه قتل را خطا دانسته ، و در حديث محمّد بن قيس گذشت كه اگر كسى به خطا مادر خود را بكشد از ارثش محروم نخواهد بود . و اينكه گفت قاتل و لو اينكه ارث نمىبرد ولى حاجب هست ، مشهور ميان فقها آنست كه قاتل حاجب نيست بلكه پاره اى ادّعاى اجماع كرده‌اند ، و كلام فضل بن - شاذان اطلاقش صحيح نيست چرا كه لازم مىآيد در قتل پسر پدر خود را هر گاه وارث

228

نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 6  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست