نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 164
5627 - و احمد بن محمّد بن أبى نصر بزنطى در روايت خود گفته است كه حمّاد بن عثمان ، از عبد الرّحمن بن أبى عبد الله بصرى روايت كرده است كه گفت : به امام صادق عليه السّلام معروض داشتم كه : دختر من در حال حيات مادرم وفات كرد . و ابان بن تغلب گفت : جدّه بهره اى ندارد . امام ( خطا دانسته ) فرمود : سبحان الله ! سهمى را به او اختصاص ده ، - يعنى همان سدس را - . شرح : « محقّق در مختصر نافع گفته است : « براى جدّ در صورت انفراد چه پدرى باشد و چه مادرى همهء ميراث است ، و همچنين براى جدّه ، و هر گاه جدّ و جدّه جمع شدند چنانچه پدرى باشند دو ثلث ما ترك از آن جدّ و يك ثلث از آن جدّه است ، و چنانچه مادرى باشند مال ميان هر دو بيك نسبت تقسيم مىشود . و اگر أجداد بطور مختلف باقى ماندند آنكه جدّ مادرى است ثلث ، و آنكه جدّ پدرى است دو ثلث چه يكى باشد چه بيشتر ، بنا بر قول أصحّ ، و هر گاه جدّ و يا جدّ با شوهر يا زوجه جمع شدند ، شوهر يا زوجه نصيب اعلاى خود را خواهند برد ، و جدّ أدنى حاجب جدّ أعلى است ، و اگر با برادران جمع شدند پس جدّ سهم برادر را و جدّه سهم خواهر را مىبرد » . 5628 - و حسن بن محبوب ، از سعد بن أبى خلف روايت كرده است كه گفت : از امام أبو الحسن موسى عليه السّلام در بارهء دختران دختر و جدّ سؤال كردم ، فرمود : سدس براى جدّ است ، و باقى براى دختران دختر است . شرح : « ظاهر مؤلَّف عمل به اين خبر است و مشهور آن را طرح كردهاند » . 5629 - و حسن بن علىّ بن فضّال ، از عبد الله بن بكير ، از زراره از امام
164
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 164