نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 122
مردى را اسكان كرده و وقتى براى او تعيين ننموده . فرمود : صاحب خانه هر وقت بخواهد او را بيرون مىكند . 5598 - و محمّد بن أبى عمير ، از أبان بن عثمان ، از عبد الرّحمن بن أبى عبد الله ، از حمران روايت كرده است كه گفت : از آن امام عليه السّلام در بارهء سكنى و عمرى سؤال كردم ، پس فرمود : مردم در اين باره بشروطشان بايد عمل كنند ، اگر مدّت حيات خود را شرط كرده باشد پس سكنى مربوط بمدّت حيات او است ، و اگر براى بازماندگانش شرط كرده باشد بمقتضاى همين شرط متعلَّق به بازماندگانست ، تا زمانى كه ايشان فانى شوند ، پس از آن به صاحب خانه بازگردانده مىشود . شرح : « از اين خبر استفاده مىشود كه اصل در » عمرى « و » رقبى « لزوم است و چنانچه مدّت معيّن شود عقد لازم است و حقّ بازگشت و رجوع نيست ، و عقد بموت يكى از طرفين كه به موت او عقد معلَّق نشده باطل نميشود ، چنانچه بموت مالك معلَّق بود و ساكن از دنيا رفت بورثهء ساكن انتقال پيدا مىكند تا مالك حيات دارد » . 5599 - و محمد بن فضيل ، از ابو الصّباح كنانى روايت كرده است ، كه گفت : از امام عليه السّلام در بارهء سكنى و عمرى سؤال كردند ، فرمود : اگر سكنى را براى ايّام حيات طرف قرار داده ، كار بر مدار همين شرطست ، و اگر براى او و بازماندگانش تا انقراض ايشان قرار داده ، حقّ ندارند كه آن خانه را بفروشند ، يا آن را به ارث بدهند ، آنگاه پس از انقراض بازماندگان ، آن خانه به صاحب اوّلش باز ميگردد .
122
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 122