نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 49
گذشت ، او را به صحابه دعوت كرديم اجابت نموده با ما مشغول خوردن شد چون فارغ شديم وى هشت درهم در سفره نهاد و رفت . من برفيقم گفتم با هم نصف مىكنيم او نپذيرفت و گفت : مطابق سهميه نانها كه داشتيم تقسيم مىكنيم ، حضرت فرمود : برويد و با يك ديگر صلح كنيد ( يعنى مسألهء قابلى نيست ) . مرد گفت : اين مرد حاضر نيست بيش از سه درهم به من بدهد و مىخواهد پنج درهم از آن را براى خود بردارد ، شما ميان ما حكم بفرمائيد . حضرت فرمود : اى بندهء خدا آيا مىدانى سه گردهء نان اگر هر يك سه قسمت شود نه قسمت خواهد شد ؟ گفت : آرى ، حضرت فرمود : مىدانى پنج گردهء نان را هر يك سه قسمت كنيم پانزده قسمت مىشود گفت : آرى ، فرمود پس ( رويهم 24 سهم مىشود كه هر يك هشت سهم خوردهايد ) و تو از نه قسمت خود هشت سهم خورده اى و يك سهم بميهمان داده اى و رفيقت از پانزده سهمش هشت سهم را خود خورده و هفت سهم به ميهمان داده است ، پس يك درهم سهم توست و هفت درهم سهم رفيقت . يكدرهم تو برادر و هفت درهم به رفيقت ده .
49
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 49