نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 406
رنگش نيكو و بويش خوش است ، ندانم مزّه اش چيست ، سپس انگشت بسترد ، و از پيش خود دور ساخت . و همچنان كه او عليه السّلام از اين نوع هدايا پرهيز داشت اصحاب او نيز از قبول اين گونه پيشكشىها سخت خوددارى مىكردند ابو الأسود دئلى را گويند معاويه براى استمالت و دلجوئى او پس از شهادت امير المؤمنين عليه السّلام گاهى تحفه و جايزه اى مىفرستاد از انواع شيرينيها ، روزى حلوائى كه از عسل ساخته و به زعفران آغشته بودند بخانهء ابو الأسود فرستاد و او را دختركى كوچك بود كه دويد و چنگى از آن برگرفت و در دهان نهاد ابو الأسود گفت : اى دخترك عزيز بيفكن كه آن زهر است ، گفت : چگونه اى پدر ؟ گفت : اين را معاويه فرستاده تا ما را از جانبدارى على و اهل بيت پيغمبر عليهم السّلام بازداد ، دخترك آنچه در دهن داشت بيفكند و گفت : أتخدعنا بالشّهد المزعفر عن السيّد المطهّر . < شعر > أ بالشّهد المزعفر يا ابن هند عليك نبيع احسابا و دينا معاذ الله ليس يكون هذا و مولانا أمير المؤمنينا < / شعر > يعنى : « پسر هند ! آيا با عسل بزعفران آميخته ، ما شخصيّت و دين خود را به چون تويى بفروشيم ! ، پناه بر خدا هرگز اين كار شدنى نخواهد بود ، و سرور و آقاى ما امير المؤمنين عليه السّلام است » . 4067 - و حضرت صادق عليه السّلام فرمود : به يك ديگر هديّه بدهيد تا بر دوستى شما نسبت به يك ديگر بيفزايد . 4068 - و نيز آن حضرت عليه السّلام فرمود : هديّه آرام آرام كينه را از دل بيرون مىكشد . 4069 - و آن حضرت عليه السّلام فرمود : بهترين چيز هديّه ايست كه هنگام نياز داده شود .
406
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 406