نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 385
بار دوم آن شخص طلب خود را از حضرت تقاضا كرد ، حضرت فرمود : مالى بدستم رسد خواهم پرداخت ، بار سوم نيز مرد مراجعه كرد و رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرمود : تهيّه مىشود و مىپردازم ، مرد گفت : يا رسول الله بسيار وعده مىدهى ، رسول خدا صلَّى الله عليه و آله خنديد و رو بمردم كرده فرمود : چه كسى نزدش مالى هست كه به من وام دهد ؟ مردى برخاسته و عرض كرد نزد من هست ، فرمود : چقدر ؟ عرض كرد : هر چه بخواهى ، فرمود : هشت بار خرما به اين مرد بده ، مرد طلبكار گفت : من چهار بار بيشتر طلب ندارم ، فرمود : با چهار بار ديگر . 4029 - و محمّد بن مسلم از آن حضرت عليه السّلام سؤال كرد در مورد شخصى كه از كسى مبلغى قرض مىخواهد و به او غلامى يا ظرفى يا جامه اى گرو مىدهد ، و او بدان گرو نيازمند مىگردد و از بدهكار اجازه مىطلبد كه در آن تصرّف كند و او به وى إذن مىدهد ، آيا صحيح است ؟ فرمود : اگر به رضايت و دلخواه خود اجازه مىدهد اشكالى ندارد ، گويد : عرض كردم : فقهاء ناحيهء ما مىگويند هر قرضى كه منفعتى تحصيل كند فاسد است ، امام عليه السّلام فرمود : آيا بهترين قرض آن نيست كه فايدهء دنيائى هم داشته باشد ؟ ( در صورتى كه شرطى در ميان نباشد ) . 4030 - از امام باقر عليه السّلام پرسيدند : در مورد مردى كه از ديگرى طلبى
385
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 385