نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 251
شخص مالى نزد وى امانت گذارده شود يا به تصرّف او درآيد پس جايز است حقّ خود را از آن تقاص نمايد بعد از آنكه آن كلام را كه امام در روايت حضرمى فرمود او بر زبان آورد و بگويد ، و اين وجه جمع ميان اين اخبار است و لا حول و لا قوّة إلَّا با لله . 3703 - داود بن زربى گويد : به امام هفتم عليه السّلام عرض كردم : من با جماعتى معامله دارم و چه بسا اتّفاق مىافتد كه شخصى را نزد من مىفرستند و از من كنيز يا چارپائى مىگيرند و مىبرند و باز پس نمىدهند ، سپس به عكس مالى از آنها نزد من مىآيد آيا از آن برگيرم به اندازه اى كه آنها از من بردهاند ؟ فرمود : از آنها به همان اندازه كه از تو برگرفتهاند برگير و اضافه نباشد . 3704 - هذيل بن حيان برادر جعفر بن حنان صيرفى كه از اهل كوفه مىباشد گويد : به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : من به جعفر برادرم مالى سپردم و او گاهى وجهى به من مىدهد كه من هزينهء زندگى مىكنم ، از آن به زيارت خانهء خدا مىروم و صدقه مىدهم و از پاره اى مردم كه نزد ما زندگى مىكنند ، پرسيدهام آنها گفتهاند : اين عمل فاسد است و حلال نيست ، و من مىخواهم نظر شما را به كار بندم ، حضرت فرمود : آيا پيش از اينكه پول را به دو بدهى او چيزى به تو مىداد ؟
251
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 251