نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 22
ميان اين دو حكم كن . على عليه السّلام فرمود : امانت اكنون نزد او موجود است ( و بنا بر روايت كافى « امانت اكنون نزد من است » يعنى بفرض ) ولى شرط شما اين بوده كه هر دو با هم مراجعه كنيد و وديعه را بستانيد اكنون تو تنها هستى برو همراه دوستت بازگرد تا امانت را پس بگيرى و الآن او به تو تنها بدهى ندارد و ضامن چيزى نيست . چون مرد مأيوس شد ، بيرون رفت . امام عليه السّلام فرمود : در نظر داشتند كه مالى از اين زن به يغما برند . 3249 - عاصم بن حميد از محمّد بن قيس از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود : در زمان امير مؤمنان مردى دو كنيز داشت كه هر دو حامله بودند و در يك شب زائيدند يكى پسر آورد و ديگرى دختر ، صاحب دختر ، كودك خويش را با پسر آن ديگر عوض كرد و در گهوارهء او خوابانيد و پسر را بجاى دختر خود ببرد . سپس آنكه دختر زائيده بود ادعا كرد كه فرزند من پسر بوده و كودك از آن من است و مادر پسر هم ادعا مىكرد پسر مال من است و قضاوت را نزد على عليه السّلام بردند ، حضرت فرمود : مقدار شير هر بار هر كدام را وزن كنند ، هر كدام از حيث وزن سنگينتر بود پسر از آن اوست .
22
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 22