نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 145
اين عمل را انجام داد آنگاه امير مؤمنان عليه السّلام در آن ظرف نوشت كه : « به خداوندى كه جز او معبودى نيست و داناى پنهان و آشكار و بخشنده و مهربان است هم طالب است و هم غالب و هم ضارّ است و هم نافع ، و هم هلاككننده است و هم چيره ، آنكه داناى نهان و پيداست ، فلان كس پسر فلانى كه مدّعى طلب است ، هيچ گونه حقّى و طلبى به هيچ وجه و سبب از من ندارد و دينى بر عهدهء من ندارد » سپس آن را شست و شخص لال را فرمان داد تا بياشامد ، لال سر باز زد و امتناع كرد ، پس حضرت او را به أداء دين ملزم ساخت و بنفع مدّعى حكم فرمود . ( باب آزاد كردن بنده و احكام آن ) 3433 - رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرمود : هر كس بندهء مؤمنى را از قيد بندگى آزاد سازد بهر عضوى از اعضاى آن بنده كه آزاد شده خداوند عضوى از اعضاى آزادكننده را از آتش دوزخ آزاد سازد ، و چنانچه آن بنده زن بود بهر دو عضوى يك عضو آزادكننده را آزاد خواهد كرد زيرا زن نيم مرد محسوب مىشود . توضيح لازم : بايد دانست كه سبب بردگى و رقّيّت در آئين مقدّس اسلام منحصر است به اين كه كفّار و مشركان براى نابودى و تضعيف مسلمانان اقداماتى
145
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 145