نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 121
اين كار ( چه بلائى به سر پيشينيان آورد ) بسيارى از گذشتگان را به نابودى كشانيده است . شرح : « در كافى ج 5 صفحهء 103 به سند صحيح از حفص بن البخترى نقل شده كه گفت : از كاروان حج عقب افتادم و نتوانستم با آنها حركت كنم امام صادق عليه السّلام پرسيد : چرا به حج نرفتى ؟ عرض كردم كفيل مردى شدهام و او نقض پيمان كرد و در وقت حاضر نشد و من ناچار عقب افتادم . آن حضرت فرمود : تو را با كفالت كردن اين و آن چه كار ؟ آيا نمىدانى اين كار چه مقدار مردم پيش از ما را تباه كرده است . از اين خبر و خبر اوّل باب معلوم مىشود كفالت كسى كه انسان را به درد سر اندازد و گرفتار كند چندان ممدوح نيست بلكه مذموم نيز هست ، ولى كفالت بدهكارى كه بدقول نيست لكن تهى دست است به عكس چندان مذموم نيست بلكه ممدوح نيز هست » . 3402 - و حسين بن خالد گويد : به أبى الحسن موسى بن جعفر عليهما السّلام عرض كردم : فدايت شوم اينكه مىگويند : ضامن بايد غرامت بدهد چيست ؟ آن حضرت فرمود : غرامت بر ضامن نيست بر آن كسى است كه مال را خورده است . شرح : « يعنى كفيل كه ضامن تن شده نبايد غرامتى بدهد بلكه آنكه ضامن به مال شده بايد خسارت و غرامت بدهد ، مثلا گفته است مبلغ بدهى را مىدهم ، اگر تا سه ماه يا كمتر يا بيشتر او را حاضر نكردم در اين صورت است كه اگر طرف را تا رأس مدّت حاضر نكرد غرامت را بايد بدهد » . 3403 - داود بن حصين از فضل بن عبد الملك روايت كرده كه گفت : از امام صادق عليه السّلام پرسيدم مردى ضامن تن شخصى شده كه تا مدّت معيّنى او را
121
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 121