نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 108
از شخص موكَّل عزل خويش را شفاها بشنود . 3386 - حماد از حلبى از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه : مردى زنى از همسايگان و يا بستگانش را كه به او اختيار داده بود وى را به همسرى خود [ يا هر كس ديگر ] درآورد و مرد از سرّ كارش آگاه نبود به عقد خود درآورد و پس از تزويج و پرداخت مهريهء زن ( قبل از دخول ) زن را معيوب يافت ، آن حضرت فرمود : تمام مبلغ مهريه را از او باز پس گيرند ، و بر شوهر هيچ دينى نيست . و همچنين در مورد زنى كه به مردى اختيار داده ، گفت مرا به فلانى تزويج كن . مرد گفته بود اين كار را نمىكنم تا اينكه گواه گيرى كه أمرت در تزويج بطور كلَّى بدست من است ، زن پذيرفت و گواه گرفت ، وكيل موقع اجراء صيغه به كسى كه خواستگارى كرده بود گفت : آيا بر عهدهء تو فلان مبلغ مهريه باشد ؟ مرد گفت : آرى ، وكيل رو به قوم كرده گفت : شاهد باشيد كه اين مبلغ نامبرده بر عهدهء منست و او را به زوجيّت خود درآوردم ، زن گفت : من با تو ازدواج نكردم و اين شرف و مردى نيست ، امر من بدست خود من است و تو را تنها از روى شرم داشتن از سخن گفتن در اين مقام ، اختيار دادم . حضرت فرمود : آن زن را از او مىگيرند و با تازيانه هم به سر مرد مىزنند . 3387 - ابن أبى عمير از بيش از يك تن از اصحاب از امام صادق
108
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 108