نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 281
زياد ( بسته بميل و توانائيش ) آنگاه به مسجد رود ، و دو ركعت نماز كند و حمد و ثناى الهى بجا آورد و بر پيامبر و اهل بيت آن حضرت عليهم السلام درود و صلوات فرستد ، آنگاه چنين دعا كند : « اللَّهمّ إن عافيتني من مرضي ، أو رددتني من سفري ، أو عافيتني ممّا أخاف . . . . - بدنبال اين دعا كسى يا چيزى را كه از آن مىترسد نام ببرد - » . ( ترجمه دعا اينست : بار خدايا اگر مرا از بيماريم شفا دهى ( يا اميد آن دارم و يا تو سزاوارى به انجام اين خواهش كه همواره تفضل فرموده اى ، بهر حال جزاى إن محذوف است و اغلب در اين قبيل جملات شرطيّه معنى اينست كه اگر چنين و چنان ميشد به منتهاى خواستهام رسيده بودم و ديگر انديشه اى و خواسته اى نداشتم يا مرا از اين سفر بسلامت برگردانى اگر براى سفر دعا مىكند يا مرا حفظ كنى از شرّ و آسيب دشمنان كه بيمناكم از فلان و به همان ( كه نام آن شخص يا چيزى را مىبرد ) چنانچه به ترتيبى كه گذشت عمل كند موردى نباشد مگر آنكه خداوند متعال خواسته او را به او اعطا فرمايد و اين استجابت بسبب وعدهء او است كه بپاس آن وعد واجب است كه خداوند متعال حاجت او را بر آورده سازد و نيز اينكه خدا اين عمل را بشكر نعمت او قبول مىفرمايد ( يا شايد اين عمل شكر نعمت بر آورده شدن حاجت است ) . ( نماز ديگرى براى خواستن حاجت ) 1545 - امام سجّاد عليه السّلام را معمول چنين بود كه هر گاه پيشامدى ايشان را غمگين مىساخت آن حضرت دو جامه از زبرترين و خشنترين جامه هايشان را بتن ميكرد . سپس در آخر شب دو ركعت نماز ميكرد و چون به سجده آخر نماز ميرفت صد بار « سبحان الله » ، و صد مرتبه « الحمد لله » و صد بار « لا إله إلَّا الله » و صد مرتبه « الله اكبر » ميگفت و سپس به تقصيرهاى خويش در عبادت ( يا قصورى كه
281
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 281