نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 261
درآمده و ساكنانش را ميلرزاند . راوى گويد : عرض كردم : وقتى زلزله آمد چه بايد بكنم ؟ فرمود : نماز كسوف ( آيات ) بخوان و چون فارغ شدى در برابر خداوند عزّ و جلّ به حال سجده به خاك مىيافتى و در سجودت اين دعا را ميخوانى : يا من يمسك السّماوات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسكهما من احد من بعده انه كان حليما غفورا ، يا من يمسك السّماء ان تقع على الارض الا باذنه امسك عنّا السّوء انك على كل شىء قدير ( يعنى : اى ( آن ) كسى كه آسمانها و زمين را نگاه داشته است از آنكه مبادا زايل شود و خلل پذيرد ، و اگر زايل شود هيچ كسى غير از او آنها را نتواند نگاه داشت ، بدرستى كه خداوند شكيبا و بسيار آمرزنده است ، اى خدائى كه آسمان را نگاه داشته است تا بر زمين فرو نيفتد مگر اينكه او خود اذن دهد ، از ما پيش آمدهاى بد و ناگوار را بازدار همانا كه تو بر هر چيز توانائى ) . 1515 - از على بن مهزيار روايت كردهاند كه گفت : نامه اى به امام محمّد تقى عليه السّلام نوشتم و از بسيارى زلزله كه در اهواز مىآمد نزد آن حضرت شكوه كردم و نوشتم : در مورد اينكه از اين شهر به شهر ديگرى كوچ كنم رأى و نظر شما چيست ؟ آن حضرت در پاسخ نوشت : از آن شهر به جاى ديگر كوچ نكنيد ، بلكه روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بداريد و ( روز جمعه ) غسل كنيد و جامه پاكيزه و پاك بپوشيد و بصحرا رويد و بدرگاه خداوند متعال دعا كنيد تا آن بلا را از شما بردارد . على بن مهزيار گويد : ما چنان كه آن حضرت فرموده بود كرديم و زلزله ها به
261
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 261