نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 252
رسول خدا را نشنيدهاند كه فرمود : حكمت بر زبان اهل بيت من روان شده است . 1505 - و از ابن عباس روايت شده است كه عمر بن الخطاب به قصد استسقاء از شهر بيرون شد و عباس را گفت : برخيز و پروردگارت را بخوان و طلب باران كن ، و گفت : خدايا ما بوسيله عمّ پيامبرت به تو توسّل ميجوئيم . پس عباس به پا خاست ، و خدا را حمد و ثناء گفت . و آنگاه گفت : « اللَّهمّ انّ عندك سحابا و انّ عندك مطرا فانشر السّحاب و انزل فيه الماء ثم انزله علينا ، و اشدد به الاصل و اطلع به الفرع ، و احى به الزّرع ، اللَّهمّ انّا شفعاء اليك عمّن لا منطق له من بهائمنا و انعامنا ، شفّعنا في انفسنا و اهالينا ، اللَّهمّ انّا لا ندعوا الا ايّاك ، و لا نرغب الا اليك ، اللَّهمّ اسقنا سقيا وادعا نافعا طبقا مجلجلا ، اللَّهم انّا نشكو اليك جوع كل جائع ، و عرى كل عار ، و خوف كل خائف ، و سغب كلّ ساغب يدعو الله » . يعنى : بار خدايا همانا ابر و باران نزد تو و در اختيار توست ، پس براى ما ابر را بفرست و در آن آب را فرو فرست ، و آن را بر ما ببار ، و بدان وسيله تنه و ريشه درختان را محكم ساز و شاخ و بر و برگ درختان و گياهان را بدان برويان و پربار ساز ، و زراعت را بدان زنده گردان ، بار خدايا ما در پيشگاه تو شفاعتكننده گانيم و شفاعت مىكنيم از جانب دامها و چهارپايان خود كه زبان ندارند ، شفاعت ما را در باره خودمان و خانواده خانگيهايمان بپذير ، بار خدايا ما جز تو را نمىخوانيم و به كسى جز تو روى نمىكنيم ، خداوندا ما را بارانى عطا فرما و سيراب كن ، بارانى وسيع و پياپى و سودمند و فراگير كه سودش همه را در بر گيرد ، بار خدايا ، از گرسنگى هر
252
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 252