نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 250
على عليه السّلام دو فرزند خود حسن و حسين عليهما السّلام را طلب كرد و حسن را فرمود : دعا كن او عليه السّلام چنين دعا كرد : اللَّهمّ هيّج لنا - تا آخر دعاى متن : آمين يا ربّ العالمين - را خواند كه ترجمه آن اينست : بار خدايا ابرها را بگشودن درهاى رحمتت بوسيله آبى سيل آسا و بادوام برانگيز ، و ما را بوسيله بارانى فراگير و دامنگستر و بهجت انگيز سيراب فرما . خدايا فروبستگيهاى ابرها را بگشاى ، و روان ساختنش را آسان گردان ، و انگيختن بارانش را در رودخانه ها و جويبارها شتابان ساز . اى خداوند بخشنده ، اى خداى فعّال ما يشاء ، ما را به فرو ريختن بارانى پرمايه سقايت فرما ، هم از نرم بارانى فراگير كه بارانى ديگر بدنبال خود آورد ، و سراسر كوه و دشت را پر سازد ، و منطقه را زير دامن گيرد ، و فيض خود را بر همه جا بگسترد ، نرم بارانى پردوام ، و ريزدانه ، و تند ، و افشان ، و دامنه دار ، و نقد و پاكيزه و با بركت ، و هم از رگبارى پرخروش كه مسيلها و درّه ها را زير فشار قرار دهد ، و قطراتش بىشمار باشد ، و دشت و دمن را بپوشاند و زمين را مستغرق تلاطم امواج خود سازد . و نيز خدايا دشتهاى ما و كوههامان ، و بيابانهامان ، و شهرهامان را سيراب ساز ، تا نرخها را بوسيله آن ارزان كنى ، و مزارع و بلادمان را بركت بخشى . خداوندا ارزاقمان را پيش چشممان فراهم آور . و گرانى را از محيط زندگيمان مفقود گردان . آمين يا ربّ العالمين . سپس امير المؤمنين عليه السّلام فرزندش حسين عليه السّلام را بدعا خواندن فرا خواند . و او گفت : خدايا ، اى عطاكننده خيرات از مظان و مواطنش ، و
250
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 250