نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 22
1079 - از ابى زكريّا الأعور روايت كردهاند كه گفت : امام كاظم عليه السّلام را ديدم به نماز ايستاده بود ، و در كنار او پيرمردى بود كه ميخواست از زمين برخيزد و عصائى داشت و ميخواست آن را بردارد ( و نمىتوانست ) ، پس امام كاظم عليه السّلام در حالى كه ايستاده بود و نماز ميخواند خم شد و عصا را برداشته به آن پيرمرد داد ، آنگاه به نمازش بازگشت ( به جايى كه نمازش را قطع كرده بود بازگشته و نمازش را ادامه داد ) . 1080 - ابو حبيب ناجيه به امام صادق عليه السّلام عرض كرد : من آسيائى دارم كه در آن كنجد خرد مىكنم ( يا روغن كشى مىكنم ) و بسيار است كه به نماز شب برمىخيزم و متوجه مىشوم كه پسرك خوابيده است پس ( با دست ) به ديوار ميزنم تا او را بيدار كنم ( و او آسيا را كه از گردش بازمانده دوباره به حركت اندازد ) آيا اين كار جايز است ؟ آن حضرت فرمود : آرى . تو در طاعت پروردگار خود هستى و در پى طلب روزيت هستى اشكالى ندارد . باب در بيان آدابى كه زنان بهنگام نماز بايد رعايت كنند بر زنان اذان و اقامه نماز و جمعه و جماعت نيست ، و هنگامى كه زن به نماز
22
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 22