نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 190
پس از خواندن اين دعا هر چه خواهى از خداوند درخواست كن و هفتاد بار از خدا به استغفار كردن غفران طلب نما . 1410 - و از ابى حمزه ثمالى روايت كردهاند كه گفت : امام زين العابدين علىّ بن الحسين عليهما السّلام در ركعت آخر وتر در حالى كه ايستاده بود اين دعا را ميخواند : « ربّ أسأت و ظلمت نفسى و بئس ما صنعت ، و هذه يداى جزاي بما صنعتا » يعنى : پروردگارا من بد كردهام و بر خويشتن ستم روا داشتهام ، و بدرفتارى كرده ام يا آنچه كردهام بسيار بد بوده است ، اينك اين دستهاى من در برابر تو بكيفر آن بديها كه كرده است ( با آنها هر چه خواهى كن ، يا اين دستهاى گنه كار من كه بخاطر بديها كه كرده اكنون بدرگاه تو برداشته است ) راوى گويد : آنگاه آن حضرت دستهايش را با هم برابر روى خود مىگشود يا جلو صورت خود بلند ميفرمود و اين دعا را ميخواند : « و هذه رقبتى خاضعة لك لما اتت » يعنى : و اينك اين گردن من كه بخاطر آنچه كرده با خضوع در برابر تو است ) راوى گويد : آنگاه سر خود را به زير ميانداخت و گردنش را فرو ميگرفت و بعد ميخواند : « و ها انا ذا بين يديك فخذ لنفسك الرّضا من نفسى حتّى ترضى لك العتبى ، لا اعود ، لا اعود لا اعود » يعنى : اكنون من در پيشگاه تو ايستادهام هر چه مىخواهى با من انجام ده تا خشنود شوى ، كه من از گناهان توبه كرده و بازگشتهام تا تو راضى شوى و بدان بازنخواهم گشت و بازنخواهم گشت ، و بازنخواهم گشت . راوى گويد : به خدا قسم هر گاه ميفرمود : بازنخواهم گشت واقعا بازنمىگشت .
190
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 190