نموده كه در تفسير فرمودهء خداوند عزّ و جلّ : * ( فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَلا عادٍ ) * ( پس آن كس كه ناچار گشته ، نه ستمگر باشد و نه تجاوزكار - بقره 2 : 173 و انعام 6 :
145 ) فرمود : « باغي » ( فاعل بغي بمعنى كسى كه از حقّ سرپيچى كند ) يعنى شخصى كه عليه امام شورش نمايد ، و « عادى » ( اسم فاعل از عدا بمعنى تندروى ، تجاوز ، ستمگرى ) دزد ميان راه است كه در وقت اضطرار خوردن مردار بر او جايز نيست .
و روايت شده است « عادى » دزد است ، و « باغى » شكارچى است كه خواندن نماز شكسته در سفر و همچنين خوردن گوشت مردار در صورت ناچارى ، بر آنان جايز نيست .
باب 203 - معنى اوقيّة و نشّ 1 - ابن ابى عمير از يكى روات ما از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه فرمود : پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله مهريّهء هيچ يك از همسران خود و همچنين مهريّهء هيچ يك از دخترانش را بيش از دوازده « اوقيّة و نشّ » تعيين نكرده و « أوقيّه » چهل درهم ، و « نشّ » بيست درهم است كه نصف اوقيّة مىباشد .

43