نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 246
ماند . آنگاه خداى تبارك و تعالى به او فرمود : سرت را از سجده بردار و هر چه خواهى بپرس و سؤال كن تا به تو عطا شود ، و شفاعت كن تا پذيرفته گردد ، عقل سر برداشت ، و عرض كرد : بار الها از تو مىخواهم كه شفاعت مرا در بارهء هر خردمندى بپذيرى ! خداوند به ملائكه اش فرمود : شما را گواه مىگيرم كه من شفاعت او را در بارهء هر كس كه خرد را به او دادهام خواهم ، پذيرفت . باب 349 - معنى حديثى كه در بارهء لعن طلا و نقره وارد شده است 1 - هارون بن خارجه گويد : امام صادق عليه السّلام فرمود : خداوند لعنت كرده است : « ذهب و فضّه » را ، و آن دو را دوست نمىدارد مگر شخصى كه خود از جنس آنها است . عرض كردم : فدايت شوم همان « ذهب » ( طلا ) و « فضّه » ( نقره ) كه معروف است ؟ فرمود : نه ، آن گونه كه فهميدى نيست . بلكه مقصود از ذهب ، شخصى است كه دين را از بين ببرد و فضّه ، كسى است كه به كفر در آيد . مصنّف اين كتاب - رضى الله عنه - گويد : اين حديث را جز از حسن بن
246
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 246